
نتایج مطالعات و بررسی های علمی گویای این واقعیت است که جریان اطلاعات از قلب به مغز، از حجم و میزان اطلاعاتی که مغز به قلب منتقل میکند، فراتر میرود. این یافتهها نشان میدهد که ارتباط دو سویه و پیچیدهای میان این دو عضو حیاتی بدن انسان وجود دارد، به گونهای که قلب نقش فعال و تأثیرگذاری را در انتقال اطلاعات به مغز ایفا مینماید. این موضوع اهمیت و نقش محوری قلب را در فرایندهای شناختی و روانی انسان برجسته میسازد و ضرورت توجه ویژه به سلامت و کارکرد این عضو مهم را گوشزد میکند.
قلب دارای شبکه ای پیچیده از سلول های عصبی، انتقال دهنده های عصبی و سلول های پشتیبانی است که این ساختار شبیه به ساختار مغز است. در داخل قلب، سلول ها و غده های عصبی وجود دارند که عملکردهایی شبیه به آنچه در مغز اتفاق می افتد، مانند حافظه، را انجام می دهند. واقعیت جالب این است که میزان اطلاعاتی که قلب به مغز ارسال می کند بیشتر از آنچه است که مغز به قلب می فرستد.
افسردگی، استرس، تنهایی، نگرش مثبت و سایر عوامل روانی اجتماعی، قلب را تحت تأثیر قرار می دهد و سلامت قلب نیز متعاقباً بر مغز تأثیر می گزارد.
بر این اساس شاخه جدیدی در علم با عنوان نوروکاردیولوژی گسترش یافته است که به مطالعه ارتباط بین مغز و قلب می پردازد. محققین دریافته اند که احساسات منفی، ریتم قلب و الگوی امواج مغزی را از هماهنگی خارج می کند.
نوروکاردیالوژی یک رشته نوظهور در طب در بیش از یک دهه گذشته بوده که تمرکز اصلی آن بر روی چگونگی ارتباط مغز و قلب از طریق سیستم عصبی است.
تحقیقات اخیر در این زمینه نشان می دهد که قلب، دارای یک "مغز منحصر به خود" است به این معنی که قلب نیز دارای یک مرکز بوده که اطلاعات را حمل و دریافت می کند. "مغز قلب"، قلب را قادر می سازد تا عملکردهایی نظیر یادگیری، یادآوری و تصمیم گیری را جدا از قشر مخ انجام دهد. تحقیقات بیشتر نشان می دهد که قلب همچنین می تواند با ارسال مداوم سیگنال های مربوط به ادراک، شناخت و احساسات، مغز را تحت تاثیر قرار دهد. دانشمندان در موسسه HeartMath بر این باورند که قلب احساسات مثبت مانند شادی، عشق و یا تقدیر را احساس کرده و یک پیام خاص را ایجاد می کند. به گفته آنها، قلب بزرگترین میدان الکترومغناطیسی را در بدن تولید کرده که آنها قادر به دریافت اطلاعات گسترده از آن هستند. به گفته دکتر رولن مک کارتی، مدیر موسسه ، این میدان الکترومغناطیسی دارای اطلاعات عاطفی بوده که توسط قلب فرستاده می شود .اگر ما تغییری در احساسات خود ایجاد کنیم، در واقع کد داخل میدان الکترومغناطیسی را تغییر داده ایم؛ در نتیجه بر افراد اطراف خود تاثیر خواهیم گذاشت. این تئوری توضیح می دهد که چرا برخی از مردم با وجود مشکلات بسیار، هنوز هم دارای آرامش درونی و احساس شادی هستند. گذشته از آن، این دانشمندان همچنین دریافتند که هم قلب و هم مغز دارای شهود هستند به این معنی که اتفاقات را قبل از وقوع دریافت کرده و به آن پاسخ می دهند. آنچه باعث شگفتی می شود این است که قلب این اطلاعات را برای اولین بار و حتی زودتر از مغز دریافت می کند.